هانیه وهابی - «برایم شمع روشن کن» داستان دختر نوجوانی به نام سارا و مشکلاتش با خانواده و دنیای اطرافش است. سارا که تازه سیزدهساله شده و در حال شناختن خود و دنیایی است که در آن زندگی میکند، باید با شرایطی نهچندان طبیعی روبهرو شود.
تلاطم زندگی او تلاطم زندگی نوجوانی است. او هر روز که از مدرسه برمیگردد، با اینکه میداند کسی خانه نیست تا در را برایش باز کند، زنگ میزند. پدرش یک مهندس پرمشغله است که در نبود مادر، نمیتواند زندگی را درست اداره کند.
سارا نوجوانیاش را در تنهایی عمیقی سپری میکند. در جشن تولد او پریسا، دوست صمیمیاش، هم کنارش نیست. سارا چهقدر میتواند این وضعیت را تحمل کند؟ در ادامهی داستان، سر و کلهی همسایهای جدید و مهربان پیدا میشود، مادربزرگی که هرروز با هم عصرانه میخورند و سارا را به تنهاییاش دعوت میکند.
این مادربزرگ با مادربزرگ سارا فرق دارد. شیرینیهای خوشمزه میپزد و برای مادر سارا دعا میکند. برای مادر سارا چه اتفاقی افتاده است؟ از این بخش داستان خبر چندانی نداریم چون سارا هم خبر ندارد.
ما همهچیز را از ذهن و زبان سارا میخوانیم. او دنیایش را با همهی نگرانیها، تنهاییها و درماندگیها به ما نشان میدهد. سارا نمونهی یک نوجوان سردرگم است که با بزرگ شدن روبهرو شده است اما بزرگترها او را حتی آنقدر جدی نمیگیرند که پرسشهایش را پاسخ یا به خواستههایش اهمیت دهند.
پدر با وجود اصرارهای سارا نمیگذارد در خانه بماند و او را به خانهی مادربزرگ واقعیاش میفرستد.
برایم شمع روشن کن | نویسنده: مریم محمدخانی | ویراستار: مژگان کلهر | ناشر: افق، ۱۳۹۷